واره های من

آخرین مطالب
  • ۹۴/۱۱/۲۹
    ده
  • ۹۴/۱۱/۲۵
    نه
  • ۹۴/۱۱/۱۱
    شش

من که نفهمیدم نحسی سیزده یعنی چی؟!

این متن شماره سیزده

می خواد از دردهای فراموش نشدنی بگه!از زخم هایی که کوچکترین چیزی تحریکشون می کنه...

لعنت به دردهایی که کوچکترین دیالوگی تحریکشون میکنه برام دُمل زدن!!!

خسته م از دردهای تمام نشدنی

خسته م از بغض هایی که وقتی فکر می کنی تموم شدند؛پررنگ تر برمیگردند و خفه کننده تر!!!

یه عمر هر چی خیال بافتم،هیچی نشد! حتی ذره ای خیال ها نزدیک هم نشدن ، فقط دور و دور تر شدن.

خیال های من؛اتفاقهای دیگران شدند!

...

...

.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۸
  • مرجان ِ خالی

وقتی دچار حس عمیق دوست داشتنم

باید آهنگ های دوست داشتنی و با عشق رو با فریاد بخونم

  • ۱ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۰۰
  • مرجان ِ خالی

وقتی دیگه دور فلکه نخل دور نمیزنی

و فقط ازش رد میشی

یعنی

دیگه محله ت مال تو نیست

  • مرجان ِ خالی

و بودن

و حس آشنا

بوی آشنا

جایی که تعلق داری

اما دیگه نداری

...

آشناست

نزدیکه

اما رفتارش شبیه آدمهاییه که دوستت دارن اما وقتی مدتی نمیبیننت باهات سرد میشن


بغض یواشکی من امشب

موقع چرخیدن تو شهرم رو

هیچ کس نفهمید

حتی خود شهر


سلام شهر تنهای من

  • مرجان ِ خالی

بی عشق (تو) زیستن

مُردگی ست

  • مرجان ِ خالی

سینما کتاب

کتاب سینما

سینما کتاب

کتاب سینما

دو عزیز همیشه عزیز

و چقدر دور شدم ازشون

و این بدترین چیزه

  • مرجان ِ خالی

درد نا علاج خواب های آشفته ی من...

  • مرجان ِ خالی

وسط یه مهلکه وقتی هر دو طرفش برات عزیز باشن

دیوونه میشی

اما حقیقت اینه که میدونی کدوم عزیز تره

پ.ن:گاهی وقتا نفهمی و کوری بهت کمک میکنه که عذاب نکشی...

کاش میشد ندید

نفهمید

تا از این ولوله ی تو وجود راحت شد

  • مرجان ِ خالی

وفاداری و معرفت؛به هیچ عنوان کار سختی نیست

سختی تو بی وفایی و بی معرفتیه!

چرا سختش میکنیم؟؟

  • مرجان ِ خالی

گاهی نباید ببینی

اما میبینی

و این خیلی فاجعه س

  • مرجان ِ خالی